بررسی سند ذکر ایام هفته
دسته بندی :
^ ذکر ایام هفته در منابع روایی شیعه و سنی هیچگونه سندی ندارد.
^ تمامی مطالب سایت ها که مدعی سند برای این اذکار شده اند بررسی شده و بطلان آن ثابت گردیده است.
[ این اذکار جعلی می باشد و ادعای سند برای آن کاملاً باطل است و چه در مفاتیح الجنان چه در کتب ادعیه قدیمی چنین اذکاری با این ترتیبات وجود ندارد و ادعای کذبی بیش نیست. ]
چگونگی پیدایش ذکر ایام هفته:
دستورالعملی در قالب ذکر ایام هفته - در سال ١٣۷۱ {هجری شمسی} - بر سر زبانها افتاد که بدون ارائه سند و مدرک روایی ابتدا این اذکار به شکل کاغذهای پِرِسی و نیم جیبی به چاپ رسیده و در بین عوام الناس دست به دست گردید و متاسفانه در صدا و سیما پخش شده و در مسجد جمکران نیز بدلیل بی دقتی و عدم توجه متولیان این امر به عنوان ذکری مجرب و صحیح السند در تابلوهای روان نمایان گردید، درحالیکه هیچ سندی برای آن وجود ندارد!! اما براستی این اذکار از کجا آمدند؟
این اذکار توسط قطب و مرشد فرقۀ ضالّۀ صوفیه (دراویش) گنابادی ایجاد گردید و توسط پیروان این فرقه تحت پوشش اذکاری در مذهب تشیع منتشر شد و پس از آن بدلیل عدم آگاهی مسئولین و همچنین بی دقتی برخی علماء حوزه علمیه نسبت به بطلان این موضوع همچنان این اذکار مورد استفاده قرار می گیرد!!! آیا استفاده از این اذکار و بردن اسماء الهی اشکالی دارد؟
أن ابلیس (لعنة الله علیه) تمثل لعیسی بن مریم (صلوات الله علیه) فقال له قل لا اله الا الله، فقال کلمة حق و لا أقولها بقولک.
ابلیس ملعون روزی در مقابل حضرت عیسی (صلوات الله علیه) ظاهر گردید، پس به او گفت (ای عیسی) بگو: لا اله الا الله، پس (حضرت عیسی) فرمود: لا اله الا الله کلمه ی حق است ولی آن را بخاطر کلام تو (و به سفارش و توصیه ات) به زبان نمی آورم.
محجة البیضا (مرحوم فیض کاشانی), ج ۵, ص ۵۴
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به شخصی که در خصوص معنای سنت و بدعت سوال نموده بود چنین پاسخ فرموده اند :
سنت آن چیزی است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) به آن عمل و سفارش می فرمود و بدعت آن چیزی است که بعد از ایشان (پیامبر اکرم) ایجاد گردید ...
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج٢، ص: ٢۶۶
پس طبق روایت فوق ذکر ایام هفته که در زمان پیامبر و جانشینان ایشان یعنی ائمه اطهار وجود نداشته و در این عصر جدید به دست یک صوفی ملعون ایجاد گردیده بدعت شمرده می شود و عمل به آن در حقیقت پیروی از بزرگان فرقه ضاله صوفیه بوده و عبادت طاغوت محسوب می شود.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مردم را به دو دسته تقسیم نموده و می فرمایند:
«إنّما الناس رجلان: متّبع شرعة ومبتدع بدعة»
«افراد دو گونه اند: يا پيرو شريعت هستند، و يا بدعتگزار در دين.»
نهج البلاغه، قسمتی از خطبه ١٧۶
برچسبها:<-TagName->
برچسبها: